باید اینجا بودی بغلت میکردم با عشقت سر میکردم
هر وقت تنها موندم با خودم با دنیام لج کردم بدتر کردم
چشماتو میبندی روی من وقتی که حرفاتو باور کردم
دنیاتو تعطیل کن واسه من چند ساعت برگرد و آرومم کن
بی تو قلبم شاید نرسه تا فردا کمبوده این دیوونه
کاش جای من بودی منو میفهمیدی احساسم سرگردونه
من دور از تو حالمو نمیفهمم
وقتی دلتنگم با خودمم بی رحمم
من رو حرفات رو نفسم حساسم
تو که بد میشی خودمو نمیشناسم
من دور از تو حالمو نمیفهمم
وقتی دلتنگم با خودمم بی رحمم
من رو حرفات رو نفسم حساسم
تو که بد میشی خودمو نمیشناسم
علی شمسالهی که سابقه حضور در لیگ برتر به عنوان دروازهبان در تیمهای پاس همدان، داماش گیلان، تراکتورسازی تبریز و… را در کارنامهاش دارد و در حال حاضر به دلیل مصدومیت چند صباحیست که از میادین فوتبال دور است، آلبوم موسیقی رسمی خود را به زودی و پس از اخذ همه مجوزهای لازم روانه بازار موسیقی کشور میکند.
این آلبوم «رویای تازه» نام دارد که علی شمس الهی این اثر را تحت امتیاز موسسه نشر «آوای سوته دلان» روانه بازار موسیقی کشور خواهد کرد.
نخستین گفتگوی رسمی این دروازه بان – خواننده را در ادامه میخوانید؛
* درباره روند ورودت به حوره موسیقی بگوئید. ماجرای خواننده شدن شما از کجا و چطور اتفاق افتاد؟
من از کودکی علاقه زیادی به خواننده شدن داشتم. یک حس درونی و ذاتی بود و نمی توانم بگویم که چطور و از کجا شروع شد. چیزی بود که در درون من از مدت ها قبل وجود داشت و تداوم این علاقه در وجود من باعث شد به مرور به این سمت گرایش پیدا کنم. اواخر سال ۸۸ بود که با یک شرکت فرهنگی هنری قرارداد انتشار نخستین آلبوم رسمی خود را بستم. سالی بود که من قرار بود در تیم تراکتور سازی بازی کنم و تحت قرارداد آن تیم بودم. به مرور ماجرای من و این شرکت هنری کمی مشکل دار شد و همین باعث شد که نخستین آلبوم من به نام «پرواز» در ضعیف ترین حالت محتوایی و کیفی به بازار موسیقی بیاید و پخش شود. همین نوع انتشار در آن زمان باعث شد من دچار سرخوردگی بدی شومو مدتی را از موسیقی دور باشم.
* و هنوز در لیگ برتر دروزاره بان بودی…
بله آن زمان به سایپا آمده بودم و زیر نظر آقای نیما نکیسا کار می کردم. ایشان به هز حال سالهای زیادی را در حوزه هنر فعالیت داشتند. هم بازیگری را تجربه کرده بودند و هم خوانندگی را. ایشان بهترین مشاور من بودند و به خوبی به من انرژی دادند که بار دیگر شانسم را امتحان کنم.
* آن زمان موسیقی پاپ را در کشور پیگیری می کردی؟ خوانندههای مورد علاقهتان چه کسانی بودند؟
من از همان ابتدا صدای آقای ناصر عبداللهی را خیلی دوست داشتم. روزبه نعمت اللهی و محسن یگانه و بنیامین هم از جمله هنرمندانی بودند که آثارشان را دنبال می کردم.
* درباره حضورتدر سایپا می گفتی و اینکه ایشان باز هم باعث شد تو به عرصه موسیقی برگردی.
بله آقای نکیسا قطعا نقش زیادی در بازگرداندن من به عرصه موسیقی داشتند. من آرام آرام تمرین هایم را شروع کرده بودم و روی صدایم کار می کردم. بعد از طریق یکی از دوستانم در یک برنامه رادیویی به واسطه فعالیت ام در حوزه فوتبال، پیشنهاد اجرای یک قطعه به من شد. این قطعه «شهید وطن» نام داشت و در یک برنامه رادیویی به نام «جاودانه ها» پخش شد و اکنش های خوبی از آن گرفتم. خودم شروعم در عرصه موسیقی را بیشتر از آن برنامه رادیویی می دانم. چون فعالیت موسیقی برای من بعد از آن اجرا جدی تر و رسمی تر بود.
* تو فوتبال و موسیقی را در آن واحد و هر دو را در موازات هم پیش می بردی و فکر نمی کنی اگر آن زمان صد در صد توانت را روی یکی از این دو حوزه صرف میکردی شای اتفاقات ویژه تری برایت می افتاد؟
هر کسی بالاخره این حق را در زندگی اش دارد که بتواند شانسش را در حوزه های مختلف امتحان کند. من هم از این قائده مستثنی نیستم و نبوده ام. به هر حال من به هر دو مورد علاقمندی ویژه ای داشتم و همین باعث شد انرژی ام را در این دو مسیر تقسیم کنم. البته واکنش های زیادی هم از سوی برخی افراد از جامعه فوتبال نسبت به این تصمیم من اتفاق افتاد. متاسفانه صحبت های زیادی به گوشم رسید که مثلا فلانی گفته «این هم خواننده شد!»، یا «هر کس از خانواده اش قهر می کند، خواننده می شود». متاسفانه این فضاها هم بود و هست و این اصلا برای من خوشایند نبود. من احساس می کنم رابطه فوتبال و هنر یک رابطه کاملا دوطرفه و متقابل است و اتفاقا مولفه های مشترک زیادی از هر دو شاخه هستند که می توانند باعث اتفاقات و نتایج خوبی در مسیر هنری و ورزشی یک هنرجو شوند.
* خوب به هر حال برخی اتفاقات مشابه هم باعث شده بود که ذهنیت منفی و بدی دراین باره شکل بگیرد. مثلا آن زمان که رضا عنایتی آلبوم منتشر کرد واقعا اتفاقات تاسف باری در حول این اتفاقا رخ داد و این به مرورو ادامه حضور چهره های فوتبالی در موسیقی، این ذهنیت منفی بیشتر و بیشتر شد.
من جسارتی به کسی نمی کنم ولی یکی از اولین شروط خواننده شدن این است که طرف حداقل یک ساز را بتواند درست و اصولی بنوازد. من مدت زمان زیادی را در کلاسهای موسیقی سپری کردم و رفتم و تحقیق کردم و موسیقی را به صورت آکادمیک یاد گرفتم.
* یعنی رفتی سراغ آموزش آکادمیک موسیقی.
بله و سلفژ یاد گرفتم. تمرین کردم و انرژی صرف کردم. مثل روزهای اولی که می خواهی فوتبالیست شوی و فقط باید تمرین کن یو تمرین و تمرین. من وارد آموزشگاه موسیقی که می شدم، همه فکر و ذکرم یاد گرفتن بود. اما ماجرای بقیه فوتبالیستهایی که وارد عرصه موسیقی شده بودند، فرق داشت. آنها از فوتبال اشباع شده بودند و آمده بودند در هنر و موسیقی، خودشان را سرگرم کنند. فکر کردند ماجرای موسیقی کار راحتی است و خیلی زود می توانند خودشان را بالا بکشند. من اعتقاد دارم فوتبال و ورزش به بدن و آمادگی جسمانی تو ارتباط مستقم دارد ولی هنر و موسیقی چیزی ست که از ذات و درون تو و تفکراتت نشات میگیرد.
* اگر یک خواننده روزی بیاید سر تمرین و بخواهد به جای تو دروازبانی کند، واکنش تو در قبال او چیست؟
باز هم حرفم را تکرار می کنم. در روی همه باز است. هر کسی که دوست داشته باشد وارد عرصه موسیقی و هنر شود می تواند شانسش را امتحان کند و هر کس هم علاقمند به ورزش باشد، می تواند برود دنبال آرزوهایش. یک خواننده هیچوقت خواننده به دنیا نیامده است و یک فوتبالیست هم هیچوقت فوتبالیست زاده نشده. آقای فردین یک کشتی گیر بودند که به مرور سوپر استاد سینما شدند.
* بزرگترین آروزی یک دروازه بان در حوزه موسیقی چه چیزی می تواند باشد؟
حتما روی استیج رفتن و اینکه آهنگ ها و آثارم را مردم با من بخوانند. این منتها علیه آرزوهای من است.
* اگر یک روز قرار باشد بین موسیقی و فوتبال یکی را انتخاب کنی، اولویت تو کدام است؟
در حال حاضر و با توجه به مصدومیت ام، حتما اولویت ام موسیقی است و دوست دارم خوانندگی را جدی تر دنبال کنم. چون از بچگی این موضوع در ذات من بوده است. شاید خیلی ها بگویند از فوتبال اشباع شده، ولی من جوابم همینی بود که گفتم.
* تو و امیر تتلو را شاید بتوان دو قطب مثبت و منفی در تضادی مقابل هم دانست. امیر تتلو خواننده موفقی است که بزرگترین آرزویش فوتبالیست شدن است. تو هم فوتبالیستی هستی که بزرگترین آرزویش خواننده شدن است. این ماجرا را چطور می بینی؟
من صدای امیر تتلو را شنیده ام و کارهایش را هم این ور و آن ور شنیده ام. اگر به من باشد به امیر تتلو می گویم که اصلا سمت فوتبال نیاید! چون فوتبال فکر نیست. بیشتر جسم است و هزاران پیچ در پیج و مسیر عجیب و غریب دارد. خیلی از فوتبالیست ها بزرگ ما الان بدون تیم هستند بعد آنوقت امیر تتلو می خواهد یک شبه در بهترین تیم های ایران بازی کند؟! اگر هم بتواند به واسطه رابطه وارد فوتبال شود، قطعا نمی تواند در این فضا دوام بیاورد. در این موضوع شک نکیند.
* به زودی آلبومت روانه بازار موسیقی خواهد شد. اگر سال بعد همین جا رو به روی من بنشینی،آیا باز هم درباره انتخاب این مسیر از خودت راضی خواهی بود؟
من با فکر وارد این مسیر شده ام. پس اگر هم شکست بخورم قطعا پشیمان نمی شوم و تلاشم را بیشتر می کنم. چون اعتقاد دارم برای تثبیت در عالم موسیقی، باید سعی و تلاش زیادی را از خودم به خرج بدهم تا بتوانم به آروزهای بزرگم برسم.
مای آوا – غلامرضا صنعتگر خواننده کشورمان که به دلیل بیماری و جراحی به مدت ۶۵ روز قدرت تکلم نداشت با توسل به امام رضا(ع) بار دیگر توان صحبت کردن یافت.
غلامرضا صنعتگر خواننده موسیقی پاپ کشورمان که پیش از این هم در نامهای به امام رضا(ع) از بیماریاش صحبت کرده بود در گفتگو با خبرنگار مهر بیان کرد: باور کنید هنوز شوکه هستم و نمیدانم چطور بعد از ۶۵ روز که هیچ صدایی از حنجرهام نمیآمد به بزرگواری و نگاه حضرت امام رضا(ع) دوباره این صدا به حنجره من بازگشت و من بعد از این همه مدت سکوت و بیصدایی میتوانم بار دیگر صحبت کنم و هیچ مشکلی هم نداشته باشم.
وی که به دلیل جراحیهای روی معده و روده صدای خود را از دست داده بود، گفت: به دلیل جراحی روی معده و رودهام، تارهای صوتی و حنجره ام نیز دچار مشکل شده و صدای خود را به طور کامل از دست داده بودم و قادر نبودم حتی تکلم ساده را انجام دهم. ابتدا فکر میکردم که این گرفتگی صدا یک سرماخوردگی ساده است، اما متاسفانه این ماجرا بیش از ۶۵ روز طول کشید و هیچکس از پزشکان نیز نتوانستند پاسخ مناسبی به من بدهند. این موضوع به قدری من و خانوادهام را ناراحت کرده بود که دیگر نمیدانستیم چه کاری انجام دهیم.
صنعتگر ادامه داد: چندی پیش از طرف خانوادهام و تعدادی از دوستان و آشنایان پیشنهاد شد که برای زیارت به حرم امام رضا(ع) مشرف شوم، اما من گفتم که اگر قرار است بروم باید امام رضا (ع) من را بپذیرد. چند روز بعد بود از طریق واسطهای به من زنگ زدند و گفتند که امام رضا(ع) تو را طلبیده و باید چند روزی را در مشهد حضور داشته باشی و به این شکل بود که من همراه خانوادهام به مشهد سفر کردم.
وی بیان کرد: در این چند روزی که به مشهد مقدس سفر کرده بودم، صبح و شب همراه خانوادهام در بابالجواد دخیل بستم، اما بعد از گذشت این چند روز هم اتفاقی نیفتاد. حتی آخرین باری که وارد حرم شدم و میخواستم از بارگاه امام رضا(ع) خداحافظی کنم پشت سر خود را نگاه کردم و به ایشان گفتم یا حضرت رضا من دستِ خالی از پیش شما بروم؟
این خواننده موسیقی پاپ که طی ماههای اخیر درگیر مراحل درمانی بیماری است، ادامه داد: بعد از اینکه از سفر مشهد بازگشتم همچنان قدرت تکلم نداشتم، اما دیشب که به خواب رفتم حال عجیبی داشتم. حتی مادرم که بعد از یک ماه به دیدنم آمده بود این حال و هوای عجیب را در من دیده بود تا اینکه خوابیدم و نزدیک اذان صبح بود که خواب سفرم به مشهد مقدس را دیدم که در این فضا از امام رضا(ع) گله میکردم که چرا مشکل من را حل نکرد تا اینکه یک دفعه با یک فریاد «یا امام رضا(ع)» از خواب بیدار شدم و دیدم صدایم کوچکترین خشی ندارد و من بعد از ۶۵ روز میتوانم به راحتی صحبت کنم.
صنعتگر در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: میخواهم این معجزه را فریاد بزنید و به همه بگویید که حضرت امام رضا(ع) چگونه در آستانه فرا رسیدن میلاد حضرت محمد(ص) من و خانوادهام را خوشحال کرد.